گونه های فرصت طلب

گونه فرصت طلب گونه ای است که ظرفیت سازگاری بالایی دارد 1 و 2 . زیستگاه های تازه در دسترس را اشغال می کند ، در محیط های گذرا و غیرقابل پیش بینی زنده می ماند 3 . کمی تخصصی است ، نحوه تغذیه خود را برای استعمار فضاهای جدید تغییر می دهد.

فرصت طلبی بوم شناختی

زمانی گفته می‌شود که گونه‌ای به معنای بوم‌شناختی آن فرصت‌طلب است که بتواند با چندین اکوسیستم سازگار شود . به عنوان مثال، گیاهان رودرال ( که در زمین‌های بایر ، قلوه سنگ رشد می‌کنند ، گونه‌های فرصت‌طلب هستند: آنها از شرایط موقت مساعد استفاده می‌کنند، که به این واقعیت مربوط می‌شود که گیاهان رقابتی در سایت از بین رفته‌اند. بنابراین آنها از کاهش رقابت و در نتیجه کاهش تقاضای بیولوژیکی برای منابع سود می برند . ساردین فعالانه فرصت طلب می تواند با اختلالات ناشی از گرم شدن کره زمین کنار بیایدو حتی از اثرات زیانبار آنها بر شکارچیان و رقبای خود سود می برد; این یکی از دلایلی است که متخصصان پیشنهاد کرده اند آن را به عنوان نشانگری برای تشخیص تحولات در اکوسیستم های دریایی در نظر بگیرند .

اپورتونیسم بیولوژیکی

زمانی گفته می‌شود که گونه‌ای به معنای بیولوژیکی آن فرصت‌طلب است که چرخه بیولوژیکی آن برای تضمین رشد سریع گونه تغییر کند . اوایل تولید مثل می کند 3 . گیاهان رودرال مانند بسیاری از گونه های کوچک فرصت طلب، بسیار بارور هستند، طول عمر آنها کوتاه است. آنها تعداد زیادی دانه تولید می کنند که به راحتی در فواصل طولانی پراکنده می شوند و انعطاف پذیری فنوتیپی را در پاسخ به تغییرات منابع موجود نشان می دهند .

استفاده از عبارت

یک گونه فرصت طلب نسبت به تأثیرش در یک زمینه معین فرصت طلب است. اثرات (حتی عواقب) که در درجه اول به شرایط و/یا موقعیت بستگی دارد 5 . در واقع، یک محیط نسبتاً پایدار که در معرض هیچ گونه اختلال خاصی نباشد، به سختی برای اپورتونیسم خاص مساعد است .

این اصطلاح اغلب مفهومی تحقیرآمیز دارد، زیرا با پدیده های ناشی از گونه های مهاجم همراه است . با این حال، همچنین ویژگی کمتر معمول یا مورد انتظار یک اثر را به دلیل گونه‌های مجرم 8 مشخص می‌کند . به عنوان مثال: کفتار خالدار یک شکارچی است، اما در عین حال یک لاشخور فرصت طلب است، درست مانند شیر ، بر خلاف یوزپلنگ ، صرفاً شکارچی، یا کرکس ، صرفا لاشخور.

اپورتونیسم اکولوژیک را نباید با همه جا بودن اشتباه گرفت ، که به عنوان مثال به لطف یک اختلال اکولوژیکی، ظرفیت یک گونه را برای به عهده گرفتن نقش های اکولوژیکی متنوع به صورت ثابت و نه تنها شرایطی، نشان می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *